Saturday, April 14, 2018

پیس (نمایش‌نامه) تورکی مریم جهانگیری و نطق او در باره‌ی حقوق و مسائل زنان

پیس (نمایش‌نامه) تورکی مریم جهانگیری و

نطق او در باره‌ی حقوق و مسائل زنان

 

مئهران باهارلی

در نشریه‌ی «ارومیه» به تاریخ ٣١ ژانویه‌ی ١٩٤٦ (پنجشنبه ١١ بهمن ١٣٢٤، شماره‌ی سه، سال اول) که به دوره‌ی حکومت ملی آزربایجان منتشر می‌شد، یک گزارش خبری در باره‌ی مریم جهانگیری قاسملوی افشار اورومی (کاملیا بیگلربیگی)؛ شاعر، نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس، اوپرانویس، رژیسور، نوازنده و فعال حقوق زنان تورک آمده است. در این گزارش خبری به یک نمایش‌نامه‌ی نوشته شده به زبان تورکی توسط وی اشاره و قسمت‌هایی از یک نطق تورکی او در همان روز در باره‌ی مسائل زنان نقل می‌شود. در زیر پس از چند توضیح مختصر، متن تورکی این گزارش خبری را آورده‌ام.

الف-نام نمایش‌نامه‌ی تورکی موضوع خبر، «آزه‌ربایجان آناسی» است. گزارش می‌گوید این پیس در تاریخ چهارشنبه ٢٤ ژانویه ١٩٤٦ در اورمیه به نمایش گذارده شد و از طرف اهالی شهر با استقبال بسیار مواجه گشت. متاسفانه متن این نمایش‌نامه‌ی تورکی مانند اغلب دیگر آثار تورکی مریم جهانگیری تاکنون منتشر نشده و حتی معلوم نیست که نسخه‌هایی از متن آن تاکنون باقی‌مانده است. این پدیده در درجه‌ی اول ناشی از بی توجهی جامعه‌ی فرهنگی تورک به میراث فرهنگی و مکتوب تورکی و یا دقیق‌تر مدنی نبودن ملت تورک ساکن در ایران، و دوما بی فرهنگی عمومی جریان سیاسی - ایدئولوژیک آزربایجان‌گرایی است. در باره‌ی این نقیصه‌ی مهلک و خصلت اسف‌انگیز در نوشته‌ی «تورکیات مریم» بیشتر توضیح داده‌ام.

ب-قسمت‌ دیگر گزارش خبری مربوط است به «سخن‌رانی عالی و جالب توجه مریم جهانگیری به تورکی فصیح در باره‌ی مسائل زنان» که گزارش‌گر بندهایی کوتاه از آن را نقل می‌کند. بنا به این گزارش مریم جهانگیری در نطق خود، نخست به موقعیت زنان به طور عمومی اشاره کرده می‌گوید زنان نیمی از انسانیت و حیات دهنده به آن هستند و در عصر حاضر بحث و جداسازی (تبعیض بین) زن و مرد امری کاملا اشتباه است. وی سپس به نقش زنان به عنوان مادر پرداخته و از نویسنده‌ی سوسیالیت روس ماکسیم گورکی نقل می‌کند که مادر یعنی آن منبع لایزال حیات که بر هر مانعی غلبه می‌کند. وی می‌افزاید بنا عقیده‌ی علمای صاحب‌نظر، مادران نخستین معلمین کودکانند و شخصیت‌های برجسته و قهرمانان تاریخ همه در آغوش مادران پرورش یافته‌اند.

ج- به نظر این جانب صرفا قسمت‌هایی از این نطق که مشخصا در باره‌ی حقوق زنان است و فوقا نقل شد منعکس کننده‌ی نظرات واقعی مریم جهانگیری است. اما بقیه‌ی نطق او یا مستقیما از طرف مقامات حکومت ملی آزربایجان نوشته و به او دیکته شده و یا از طرف او از سر اجبار و در متابعت از سیاست‌ها و ایدئولوژی و تاریخ‌نگاری رسمی حکومت ملی آزربایجان به طور فرمایشی بیان شده است. به دلایل آتی:


 

 ١-قسمتی از سخن‌رانی تورکی مریم جهانگیری در باره‌ی نقش زنان در دوره‌ی حکومت ملی آزربایجان است. اصلاحات و بهبود نسبی در امور و وضعیت زنان یکی از دست‌آوردهای این حکومت بود که می‌باید مانند رسمی کردن زبان تورکی - هر چند تحت نام آزربایجانی - و نیز ایجاد موسسات و نهادهای دولتی، آن را به حساب میر جعفر باقیروف، رهبر وقت جمهوری سوسیالیستی آزربایجان و رهبر عملی حکومت ملی آزربایجان نوشت. مریم جهانگیری در این قسمت‌، در باره‌ی «قادین‌لار تشکیلاتی» (تشکیلات زنان وابسته به فرقه‌ی دموکرات آزربایجان)، چگونه‌گی آغاز فعالیت‌های آن و زحماتی که متحمل شده ‌است، هم‌چنین از اهمیت فعالیت‌های اجتماعی زنان سخن رانده است. این‌ها نشان می‌دهند که وی در آن دوره خود از رهبران حرکت زنان در اورمیه بوده است. وی می‌گوید نهضت ملی آزربایجان صرفا برای مردان نیست، بلکه برای زنان هم است و زنان در آن سهم بزرگی دارند. و اکنون که در سایه‌ی این نهضت در آزربایجان «محیط آزادی» ایجاد شده است، خوشا به حال فرزندان آینده که در آغوش مادران آزاد مانند ما پرورش خواهند یافت. البته «محیط آزاد» نامیدن فضای اجتماعی و سیاسی در دوره‌ی حکومت ملی آزربایجان وابسته به روسیه‌ی استالینیستی، آن هم در آزربایجان پس از اشغال شدن توسط ارتش سرخ، امری نسبی و صرفا در عرصه‌هایی خاص (مانند رسمی شدن زبان ملی تورکی، حق اداره ی امور خود، تشکیل موسسات و نهادهای یک دولت، ....) صادق است و بیان آن از طرف مریم جهانگیری نشان از فرمایشی بودن این نطق و خودسانسوری او و متابعتش از شرایط و جو زمانه دارد.

٢-در این نطق نام ملت تورک ذکر نشده است. در دوره‌ی حکومت ملی آزربایجان، ترمینولوژی و هویت ملی رسمی قبول شده از دولت جمهوری سوسیالیستی آزربایجان و اتحاد شوروی، یعنی «ملت آزربایجان» و «زبان آزربایجانی» به کار می‌رفت و تبلیغ و تحمیل می‌گشت. هم‌چنین به طور سیستماتیک تورک‌زدائی شده، بر کلمه‌ی تورک، نام ملت تورک و نام زبان تورکی سانسور اعمال می‌شد. در نتیجه مریم جهانگیری و بسیاری دیگر از شخصیت‌های ملی و معتقد به هویت تورک در آن دوره مانند حبیب ساحر یا مجبور بودند برای نشر آثارشان به جای تورک و تورکی، نام‌های تحمیلی آزربایجان و آزربایجانی (و آذرستان و آذر ائلی و آنا دیلی و ....) را به کار برند و یا مقامات حکومت ملی آزربایجان به هنگام نشر آثار آن‌ها، بر خلاف خواست و خارج از اراده‌ی آن‌ مولفین و شعرا و نویسنده‌گان، تورک و تورکی را به آزربایجانی عوض می‌کردند. اما این افراد در آثار خود که پیش از حکومت ملی آزربایجان و یا بعد از آن تالیف کرده‌اند همواره تورک و تورکی را به کار برده‌اند. این نیز، یک معیار مهم برای تشخیص و تمییز آن‌ها از شعرا و نویسنده‌گان و سیاسیون آزربایجان‌گرا و فاقد شعور ملی تورک است که حتی پس از سقوط حکومت ملی آزربایجان هم از تورک و تورکی اجتناب کرده و به جای آن‌ها، داوطلبانه اسامی ملی جعلی و تحمیلی آزربایجان و آزرستان و آزرائلی و ... را به کار می‌بردند. در نتیجه‌ی تبلیغ و تحمیل هویت ملی جعلی و روسیه ساخته‌ی آزربایجانی به جای هویت ملی تورک است که در این گزارش هم نام پیس مریم جهانگیری  از «تورک آناسی» به «آزه‌ربایجان آناسی» تبدیل شده، و در نطق او نام ملی تورک حتی یک بار به کار نرفته است.

٣- بنا به گزارش، مریم جهانگیری در قسمت‌ نهایی نطق تورکی خود می‌گوید آزربایجان محیط و مهد پرورش شیران و قهرمانان و انسان‌های برجسته است و سپس در این راستا نام‌های ستارخان، باقرخان، یپرم‌خان، ثقه‌الاسلام؛ کولونل محمدتقی‌ خان پسیان، شیخ محمد خیابانی و دوکتور ارانی را می‌برد. این قسمت مهم‌ترین دلیلی است که اثبات می‌کند متن این سخن‌رانی از طرف مقامات حکومت ملی آزربایجان نوشته و به مریم جهانگیری دیکته شده است. زیرا اشخاص ذکر شده، همه‌گی فاقد شعور ملی تورک و عده‌ای هم ضد تورک هستند: ستارخان و باقرخان معتقد به ملت ایران و از شخصیت‌های ملی ملت ایران و جنبش ضد تورک مشروطیت، ثقه‌الاسلام دارای تمایلات فارس‌گرایانه، کولونل محمدتقی خان معتقد به ملت ایران، شیخ محمد خیابانی شخصیتی معتقد به ملت ایران و در مقطع بحرانی سال‌های جنگ جهانی اول دارای مواضع پان‌ایرانیستی، فارس‌گرا و ضد تورک (بر علیه جمهوری مساوات، اخلال‌گری در امور اوردوی متحد تورک، دشمنی با زبان تورکی، ...)، ارانی یک آزربایجان‌گرای پان‌ایرانیست و یک نژادپرست ضد تورک، و یپرم ‌خان یک تروریست داشناکی ضد تورک - ضد آزربایجان (قفقاز) و ضد تورکیه بود .... در قهرمان‌سازی از این شخصیت‌های تاریخی فاقد شعور ملی تورک و یا ضد تورک در دوره‌ی حکومت ملی آزربایجان، شخص پیشه‌وری نقش تعیین کننده داشت. زیرا او به عنوان یک تورک چپ ایرانی دارای تمایلات باستان‌گرایانه و شدیدا تورک‌ستیز، معتقد به ملت ایران، منکر هویت ملی تورک و دارای مواضع ضد تورک در همه‌ی عمر خود بود. به همین جهت پیشه‌وری و حکومت ملی آزربایجان قهرمانان «ملت ایران» را به عنوان قهرمانان «خلق آزربایجان» تبلیغ می‌کردند. رهبران ایرانی حکومت ملی آزربایجان نوعا تورک‌های چپ ایرانی و آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا، هر دو معتقد به ملت ایران، و قسمتی اندک آزربایجان‌گرایان استالینیست معتقد به ملت آزربایجان بودند. هیچ‌کدام از این‌ها به ملت تورک اعتقادی نداشتند. به همین سبب قهرمانان و شخصیت‌های ملی آن‌ها اشخاص فاقد شعور ملی تورک و در موارد بسیار، اشخاص ضد تورک بودند. هیچ فرد دارای شعور ملی تورک و آگاه به تاریخ تورک‌ایلی و در این میان مریم جهانگیری که پدرش حسین جهانگیری بیگلربیگی عضو کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه و خواستار الحاق آزربایجان غربی به تورکیه بود، ثقه الاسلام و خیابانی را به عنوان «آزه‌ربایجان‌ین گؤرکه‌م‌لی بالالاری» نمی‌شناسد و به افرادی مانند ارانی و یپرم افتخار و مباهات نمی‌کند. این افراد برای ملت تورک باعث سرافکنده‌گی و ننگ هستند (اساسا یپرم خان آزربایجانی هم نبود). به گفته‌های مریم جهانگیری در این رابطه، با توجه به مواضع معلوم ضد کومونیست و ضد ارتش سرخی وی (مریم جهانگیری مولف یکی از نخستین اثرها در حمله‌ی شدید به تهاجم و اشغال‌گری ارتش سرخ و نتیجتا استالینیسم است) بی شک دیکته شده از طرف مقامات حکومت ملی آزربایجان به او است.

متن گزارش-خبر

شه‌هه‌ر خبرله‌ری: آزه‌ربایجان آناسی

اورمیه شه‌هه‌ری‌نین فاضل و ضیالی خانیم‌لاری‌ندان بیری‌سی «مریم خانیم جهانگیری»دیر که بیر یاخشی «آزه‌ربایجان آناسی» آدی‌ندا پییئس یازیپ. و او یازدیغی پییئس چرشنبه بهمن آیی‌نین دؤردونده موقعِ نمایشه قویولدو و اهالی طرفی‌نده‌ن یاخشی‌جا استقبال اولوندو. و همان گون مریم خانیم بیر عالی و نظری جلب ائیله‌یه‌ن و فصیح دیل ایله نطق ائیله‌ییپ؛ اوّل «قادین‌لار تشکیلاتی»نین نه وقت‌ده‌ن شروع ائیله‌دییی‌نده‌ن و چه‌کدییی زحمت‌ده‌ن بحث ائتدی و قادین‌لارین اجتماعی و سوسیئته اهمّیت‌له‌رین.ی توضیح ائتدی. سونرا بیان ائیله‌دی‌له‌ر:

«قادین‌لار دونیانین اوزه‌ری‌نده فعالیته مشغول اولان انسان‌لار نصفی‌نده‌ن آرتیق و انسان‌لاری تشکیل وئره‌ن بیر ذی‌حیات‌دیر. بوگون‌کو عصرده قادین و کیشی صحبتی و اونلاری بیر بیری‌نده‌ن آییرماق تمام اشتباه‌دیر. بؤیوک روس یازیچی‌سی ماقسیم قورکی آنا تعریفین.ی وئریپ؛ چوخ گؤزه‌ل دئمیش‌دیر که آنا هر شیئه غالب گه‌له‌ن حیاتین توکه‌نمه‌ز منبعی‌دیر. قادینا و آنایا عشق اولسون!».

بیر فصل صحبت ائتمه‌ک‌ده‌ن سونرا بئله دئدی:

«بو نهضت ته‌ک‌جه کیشی‌له‌رده‌ن اؤتورو دئییل. بلکه قادین‌لاردان دا اؤتورو اولوپ و اونلارین بؤیوک سهم‌له‌ری واردیر. بؤیوک پیروفئسورلارین عقیده‌سی بونادیر آنالار اوشاق‌لاری‌نین اوّلینجی معلّم‌له‌ری‌دیرله‌ر. بو قهرمان و پهلوان شخص‌له‌ر هامی‌سی آنالار قوجاغی‌ندا به‌سله‌نیپ‌له‌ر که اونلاری تاریخ صفحه‌له‌ری‌نده آچیق گؤرمه‌ک اولار.

گؤزه‌ل اؤلکه‌میز بو افتخارلی آزه‌ربایجان، بو رشادت محیطی بو شخصیت.له‌ر اؤلکه‌سی، بو قهرمان‌لار یوردو اؤیله بؤیوک انسان‌لار به‌سله‌ییپ که نه ته‌ک ایرانا، بلکه بوتون دنیایا قهرمان.لیق سرمشقی اولابیله‌ر. ستار خان، باقر خان، یپرم‌ خان، ثقت ‌الاسلام، کولونل محمدتقی‌ خان، شیخ محمد خیابانی، دوکتور ارانی آزه‌ربایجان‌ین گؤرکه‌م‌لی بالالاری‌ندان‌دیر که آنا توپراغیمیز و بیز آنالارا فخر [و] مباهات [نه‌ده‌نی] اولابیله‌رله‌ر.

اما ایندی که حقیقی آزادلیغین شهپری آزه‌ربایجان توپراغی‌نا کؤلگه سالیپ‌دیر، خوش بیزیم حالیمیزا، خوش بیزیم اولادین حالی‌نا که بوندان سونرا بیز آنالارین قوجاغی‌ندا به‌سله‌نه‌جه‌ک‌له‌ر. اوندان اؤتورو که آزه‌ربایجان آسلان‌لار پرورش وئره‌ن بیر یئردیر. بو نهضت هر بیر آنایا فرصت وئره‌جه‌ک که قهرمان بالالار بؤیوتمه‌ک ایله بؤیوک غایه‌لی هدفی‌نه یئتیرسین. یاشاسین آزه‌ربایجان‌ین غیرت‌لی ملّتی!، یاشاسین بیزیم رهبرله‌ریمیز!».

برای مطالعه‌ی بیشتر:

مقاله‌ای تورکی از مریم جهانگیری (کاملیا بیگلربیگی) قاسملوی افشار اورومی در باره‌ی مسائل زنان: قادین‌لاری‌نا اعتبار ائده‌ن ملّت، مدنی بیر ملّت‌دیر

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/04/blog-post_6.html

No comments:

Post a Comment